باز هم خواب

ساخت وبلاگ
  نه اینجورام نیست، مجبوریم وانمود کنیم...زندگی بیشتر از این حرفا که به نظر میرسه گند زده توو حالمون، و مجبوریم بخندیم و ظاهرمون رو حفظ کنیم تا همه با خودشون بگن وای "این" چقدر خوشبخته و تلاش بیشتری برای گند زدن به حالمون بکنن...بعد بیام و بنویسیم تا خواننده با خودش بگه "این" چقدر ناله میکنه! حالمونو به هم زد!...بعد هم نه خیلی دیر و نه خیلی زود مرضی مثل اسکیزو بگیری یا افسردگی و هیچکسم به انگشت باز هم خواب...ادامه مطلب
ما را در سایت باز هم خواب دنبال می کنید

برچسب : اینجوراس, نویسنده : zemestan26 بازدید : 45 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 7:09

 

گور پدر خودت و تمام عقاید ایده آلیستیت!

 

 

باز هم خواب...
ما را در سایت باز هم خواب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zemestan26 بازدید : 53 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 20:16

 

دارم باهات مذاکره میکنم و آخرین تیرهایم را می اندازم..

بی نهایت حالم خوب است و امید دارم.

اما تو ناامیدی شازده، چرا؟ فکر میکنی نمیشود؟!

کار نشد ندارد! همت ببند...

اگر هم نشد بوسه ای از راه دور بدرقه ی راهت میکنم..

و شاید چند فنجان چای به یاد تو عزیز..


برچسب‌ها: شازده
+ نوشته شده در جمعه یکم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 16:2 توسط سرو |
باز هم خواب...
ما را در سایت باز هم خواب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zemestan26 بازدید : 69 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 20:16

 

توی این یک هفته با سرعت عجیبی موهایم دارند سفید میشوند شازده


برچسب‌ها: شازده
+ نوشته شده در یکشنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 14:11 توسط سرو |
باز هم خواب...
ما را در سایت باز هم خواب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zemestan26 بازدید : 50 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 20:16

 

پیش خودمان بماند...

دارم با این انگیزه ازدواج میکنم، که خیلی زود طلاق بگیرم..

پیش خودمان بماند،

آنوقت میتوانیم با هم باشیم...

پیش خودمان بماند..

این جنون فراگیر شده است...


برچسب‌ها: شازده
+ نوشته شده در یکشنبه هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 13:24 توسط سرو |
باز هم خواب...
ما را در سایت باز هم خواب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zemestan26 بازدید : 53 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 20:16

  دیشب خوابم نبرد. بعد از کلی کتاب خواندن، ساعت 2 توی تخت فرو رفتم و تلاشی بیهوده برای خوابیدن.. قرار بود صبح بیدار شوم و روزه بگیرم.. دقیقا" ساعت چهار خوابیدم و پنج بیدار شدم بدون سحری خوردن، نمازم را که خواندم باز هم خوابم نبرد.. ناله میکردم و گله و فکرهای ناجور به سرم می آمد.. پیرزن غرغرویی شده باز هم خواب...ادامه مطلب
ما را در سایت باز هم خواب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zemestan26 بازدید : 74 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 20:16

 

- گریه میکنی برای چه عزیز دل؟

- برای موهایت!

- مگر چه شان شده؟ (خنده میکنی) دارم کچل میشوم؟!

- نه!

- پس چه؟

- چه کسی را پیدا کنم که شانه شان کند، نرم آنقدر که نفهمی؟ خودت بدجور با آن برس سیمی پدرشان را درمیاوری...

+ نوشته شده در پنجشنبه چهارم خرداد ۱۳۹۶ساعت 17:30 توسط سرو |
باز هم خواب...
ما را در سایت باز هم خواب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zemestan26 بازدید : 61 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 20:16

 

- گریه میکنی برای چه عزیز دل؟

- برای موهایم!

- مگر چه شان شده؟ (خنده میکنی) موخوره تا ریشه شان را زده؟

- نه!

- پس چه؟

- بعد از این چه کسی شانه شان کند؟! آنقدر نرم که نفهمم و خوابم ببرد، با نبود انگشتانت بر گردن و موهایم چه کنم؟

+ نوشته شده در پنجشنبه چهارم خرداد ۱۳۹۶ساعت 17:32 توسط سرو |
باز هم خواب...
ما را در سایت باز هم خواب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zemestan26 بازدید : 132 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 20:16

 

عکس هایت هم به من حس امنیت میدهد.

همینکه هر بار گوشه لپ تاپ میبینمشان و دلم قرص میشود که همانجا هستند شازده!

این دلخوشی کوچک من است

تنها سهمی که از تو دارم.

+ نوشته شده در جمعه بیست و ششم خرداد ۱۳۹۶ساعت 13:7 توسط سرو |
باز هم خواب...
ما را در سایت باز هم خواب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zemestan26 بازدید : 57 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 20:16

  باید همان شب که پیام دادی ، میگفتم بیا! حالا که رفته ای  و بینمان چند قاره فاصله افتاده جانم از دوری ات پوسته برمیدارد و خشک خشک بر زمین میریزد... چقدر دلم آغوش تورا میخواست و چقدر آسان بود که بگویم که بیایی. احمق شده بودم! برای تعالی نمیدانم چی چی... نقد را به نسیه فروختم. شازده، از بس لب گزیدم باز هم خواب...ادامه مطلب
ما را در سایت باز هم خواب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zemestan26 بازدید : 49 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 20:16